Thu, 01 May 2025پنجشنبه 11 ارديبهشت 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9549444
 
 
 

پيامبر صلی الله علیه وسلم مي‌فرمايد: (ألا إن لکم علي نسائکم حقا و لنسائکم عليکم حقا) «آگاه باشيد که همسرانتان بر شما حقي دارند همانطور که شما بر آنان حقي داريد».ترمذی (1173

******************

از علي رضی الله عنه روايت است : (لعن رسول الله صلی الله علیه وسلم  المحلل و المحلل له) «پيامبر صلی الله علیه وسلم  محلل(حلال کننده زني که سه طلاق شده) و محلل له(مردي که زن برايش حلال شده – شوهر اول) را لعنت کرده است».ترمذی (1128)

******************

در صحيح مسلم از ابوهريره روايت است که پيامبر صلی الله علیه وسلم  از نکاح شغار نهي کرد. و فرمود شغار اين است که مردي، به مردي ديگر بگويد : (زوجني ابنتک و أزوجک ابتني، أو زوجني أختک و أزوجک أختي) «دختر را به ازدواج من در بياور، تا من (در مقابل)، دخترم را به ازدواج تو درآورم، يا خواهرت را به ازدواج من در بياور تا من هم (در مقابل) خواهرم را به ازدواج تو درآورم».مسلم (1416) در حديثي ديگر فرمودند : (لاشغار في الإسلام) «در اسلام شغار نيست».مسلم (1415)

******************

از عمرو بن شعيب از پدرش از جدش روايت است : (أن مرثد بن أبي مرثد الغنوي کان يحمل الأساري بمکة، و کان بمکة بغي يقال لها عناق، و کانت صديقته، قال : جئت إلي النبي صلی الله علیه وسلم  فقلت : يا رسول الله أنکح عناقا؟ قال : فسکت عني فنزلت : ) وَالزَّانِيَةُ لاَيَنکِحُهَا إلاَّ زَانٍ أو مُشرکٌ ( فدعاني فقرأها علي وقال : لاتنکحها) «مرثد بن ابي مرثد غنوي اسيران را به مکه حمل مي‌کرد، در مکه زن زناکاري به نام عناق که دوست مرثد بود زندگي مي‌کرد، مرثد گفت : نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم  رفتم و گفتم : اي رسول خدا! آيا عناق را به ازدواج خود درآورم؟ مرثد گويد : پيامبر در جواب من ساکت ماند، سپس اين آيه نازل شد:) وَالزَّانِيَةُ لاَينَکِحُهَا إلاَّ زَانٍ أو مُشرکٌ ( مرا صدا زد و آيه را برايم خواند، و فرمود : با او ازدواج نکن».ابوداود (2037)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (لايجمع بين المرأة و عمتها ولا بين المرأة و خالتها) «جمع بين زن و عمه‌اش، زن و خاله‌اش، جايز نيست».متفق عليه: بخاری (5109)، مسلم (1408)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (من کانت له امرأتان يميل مع أحدهما علي الأخري، جائ يوم القيامة وأحد شقيه ساقط) «هر کس دو زن داشته باشد و بين آنها عدالت برقرار نکند، روز قيامت در حالي به پيشگاه خداوند حاضر مي‌شود که يکي از پهلوهايش ساقط (افتاده) است».ابن ماجه (1969)، ولي تمايل قلبي بيشتر به يکي از آنان اشکال ندارد.

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

آیا محبت بین زن و شوهر واجب است؟

آیا محبت بین زن و شوهر واجب است؟

 

آیا در اسلام محبت متقابل بین زن و مرد واجب است؟ اگر پاسخ مثبت است، چگونه یک مرد می‌تواند با بیش از یک زن ازدواج کند؟

 

اولا:

محبت بین مرد و زن یک امر طبیعی فطری است و برای چنین مواردی گفته نمی‌شود که این چیز در شرع واجب است یا شرع به آن امر کرده؛ بلکه به همان میل طبیعی اکتفا شده و مجددا امر شرعی بر آن وارد نمی‌شود.

کسی که تصور می‌کند زندگی زناشویی صرفا یک داستان رمانتیک و رویایی صورتی است، در پی چیزی است که در این دنیا نیست. دنیایی که در طبیعت خود خستگی و زحمت و مشقت است. الله متعال می فرماید: (به راستی که انسان را در رنج آفریدیم)[1].

حال که این را دانستیم و با نگاهی مناسب به زندگی نگریستیم خواهیم فهمید که ایده‌آل خواهی یا بی‌عیبی در این دنیا دست نایافتنی است و همین کافی است که آن عیب مانع از آرامش و ادامه‌ی زندگی نباشد.

(برای همین هنگامی که مردی خواست همسرش را طلاق دهد، عمر ـ رضی الله عنه ـ از او پرسید؟ چرا می‌ خواهی طلاقش دهی؟

گفت: دوستش ندارم!

فرمود: آیا همه‌ ی خانه‌ها با دوست داشتن بنا شده؟ پس رعایت و مراقبت و شرم و رعایت حرمت یکدیگر چه می‌شود؟)[2].

به این معنا که: بر آزار دوستت و همسرت صبر کن، زیرا حال مردم نیز با خانواده و دوستانشان همین است و چه بسا گروهی بر خلاف رضایت خودشان و بدون محبت با یکدیگر یکجا شده باشند اما نیازشان به هم باعث شده به هم برسند!

با همین رعایت و مراقبت است که اهل یک خانه نسبت به یکدیگر مهربانی می‌کنند و هر یک وظیفه‌ی خود را در قبال دیگری می‌فهمد، و با همین «تَذمُّم» یا شرم و حرمت است که هر یک تلاش می‌کند جدایی از سوی او نباشد.

در این سخن پروردگار متعال بیاندیش که می ‌فرماید: (و از نشانه‌های او اینکه از [نوع] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری در این [نعمت] برای مردمی که می‌اندیشند قطعا نشانه‌هایی است)[3].

الله متعال درباره ‌ی «محبت» میان زوجین به عنوان «آفریده‌ی الله» و نشانه ‌ای از قدرتش سخن گفته نه به اعتبار یک وظیفه‌ ی شرعی که بندگانش را به آن امر نموده باشد، چرا که محبت قلبی به دست بنده نیست و آنچه در توان اوست نیکی و معاشرت از روی معروف است.

ابن کثیر ـ رحمه الله ـ می ‌گوید:

«این سخن [الله متعال] که «برای شما از [نوع] خودتان همسرانی آفرید» یعنی: برای شما از گونه‌ی خودتان جنس ماده را خلق کرد «تا بدانها آرام گیرید» همانگونه که [در جای دیگر] فرموده است: ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا﴾ [اعراف: ۱۸۹] (او کسی است که شما را از یک نفس واحده آفرید و همسرش را از آن قرار داد تا بدان آرام گیرد) یعنی حوا، که الله او را از دنده‌ی کوچک چپ او خلق کرد و اگر همه‌ی بنی آدم را نر می‌آفرید و مادینه‌هایشان را از گونه‌ای دیگر یا از جن یا از حیوانات خلق می‌کرد این الفت میان آنها و همسرانشان به وجود نمی‌آمد بلکه اگر همسران از گونه‌ای دیگر بودند میانشان نفرت و دوری رخ می‌داد. سپس از کمال رحمت او به بنی آدم این است که همسرانش را از گونه‌ی خودشان آفرید و بینشان مودت ـ که همان محبت است ـ و رحمت که همان رأفت است قرار داد، زیرا مرد زنش را یا به سبب محبتش به او نگاه می‌دارد یا به سبب رحمت که از وی فرزندی داشته باشد یا همسرش به او نیازمند باشد، یا به سبب الفت میان آنها و دیگر موارد»[4].

و همچنین الله تعالی می ‌فرماید: (و با آنها به شایستگی رفتار کنید و اگر از آنان خوشتان نیامد پس چه بسا چیزی را خوش نمی‌دارید و الله در آن خیر فراوان قرار می‌ دهد)[5].

شیخ سعدی ـ رحمه الله ـ می فرماید:

«بر شوهر لازم است که با همسرش با نیکی و یاری زیبا و دور داشتن آزار و بذل احسان و رفتار نیک معاشرت کند و نفقه و لباس و مانند آن نیز جزو همین موارد است.

﴿فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا﴾ [نساء: ۱۹]

(و اگر از آنان خوشتان نیامد پس چه بسا چیزی را خوش نمی ‌دارید و الله در آن خیر فراوان قرار می‌ دهد).

یعنی بر شما ـ ای شوهران ـ لازم است که همسرانتان را با وجود آنکه از آنان خوشتان نمی‌آید نگه دارید چرا که در این کار خیر بسیاری است، از جمله اجرای امر الله و پذیرش توصیه‌ی او که سعادت دنیا و آخرت در آن نهفته است.

و از جمله اجبار نفس بر مجاهدت نفس ـ با وجود دوست نداشتن ـ و اخلاق زیبا. و چه بسا این دوست نداشتن از بین برود و محبت جای آن را بگیرد چنانکه در واقع چنین رخ می‌دهد. و یا آنکه از وی صاحب فرزندانی صالح شود که در دنیا و آخرت به والدینش سود رساند. همه‌ی اینها در صورتی است که بتواند همسرش را نگه دارد و محذوری در بین نباشد.

اما اگر راهی جز فراق نیست و جایی برای نگه داشتنش نیست دیگر این کار لازم نیست»[6].

از ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت کرده که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «هیچ مرد مومنی زن مومنی را بد ندارد و از وی متنفر نباشد چرا که اگر یکی از اخلاق‌های او را دوست نداشت، اخلاق [و ویژگی] دیگرش را خواهد پسندید»[7].

امام نووی ـ رحمه الله ـ می ‌گوید:

«یعنی: شایسته است که از وی تنفر نداشته باشد زیرا اگر در وی اخلاقی ناپسند یافت، اخلاقی دیگر که پسندیده است خواهد یافت، مانند اینکه طبعش تند باشد اما دیندار یا زیبا یا عفیف باشد یا رفیق و همراهش باشد یا مانند آن».

ثانیا:

اگر فرض کنیم که محبت بین زوجین از واجبات هر یک در قبال دیگری است و مرد باید همسرش را دوست بدارد و به وی تعلق خاطر داشته باشد، چه مشکلی وجود دارد که مرد با دو یا سه یا چهار زن ازدواج کند و سپس همه‌ی آنها را دوست بدارد؟!

چه مانعی وجود دارد جز افکار «رمانتیک» محض درباره‌ی محبت بین زن و مرد یا بین دو شخص و اینکه ممکن نیست این محبت را به اشتراک گذاشت؟ انگار در نگاه آنان محبوب پرودگاری است که در عبادت خود شریک نمی‌پذیرد!

آیا اینطور نیست که انسان پدرش و مادرش را دوست می‌دارد حال آنکه نوع این محبت یکی است و مشترک بودن آن مانع از آن نشده؛ بنابراین چه مانعی می‌تواند محبت بین یک مرد با چند همسرش را غیر ممکن سازد؟!

آیا اینطور نیست که انسان فلان غذا و فلان غذا را دوست دارد حال آنکه همه‌ی این غذاها متفاوت است با طعم و بوی متفاوت؟ حال مانع عقلی یا شرعی که مانع از محبت مرد نسبت به چند همسرش در یک آن می‌شود چیست؟

چه چیز محبت مرد نسبت به زن را محبتی خصوصی و ویژه‌ی یک نفر قرار داده که قابل اشتراک نباشد؟

آیا این محبت غیر قابل اشتراک چیزی جز محبت بنده نسبت به پروردگار جهانیان است؟!

اگر گفته شود: آنچه از مردم مشاهده می‌شود اینطور است که مرد تنها به یک زن تعلق خاطر پیدا می‌ کند و زن تنها یک مرد را دوست می ‌دارد، می ‌گوییم: چنین است و درباره‌ ی بیشتر مردم همینگونه مشاهده می ‌شود که چند همسر اختیار نمی‌ کنند اما این مانع از چند همسری برخی از آنان و اشتراک محبتشان نمی‌ شود و چنین چیزی بارها و بارها رخ داده است.

منبع:.islamqa.info/fa

 



[1] ـ بلد:4:﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ).

[2] ـ عیون الأخبار: ۳/ ۱۸.

 

3ـ روم:21: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ).

 

[4] ـ تفسیر ابن کثیر: ۶/ ۳۰۹.

 

[5] ـ نساء:19: ﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا﴾.

 

[6] ـ تفسیر السعدی: ۱۷۲.

 

[7] ـ صحیح مسلم: ۱۴۶۹.


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.